من به خال لبت ای دوست گرفتارشدم |
We, 2024.04.24, 9:47 AM Welcome Guest Registration Login |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خدای من ...خدای من ... بی تو هیچ چیز ندارم ... بدون همراهی تو هیچم ... بعد گذشت این سالها از زندگی ام هنوز گرفتار و مبتلا هستم ... چرا پایانی نداره این همه سرگردانی من ... همیشه در حسرت اون لحظه های رویائی هستم .. بدون عنایت و هدایت تو نمی توانم ... تنها تو را در این سینه پر هیاهویم می خواهم .. هر وقت بیادت هستم در آرامش هستم و احساس شور و شوق و شعف دارم .. در هنگامه غفلت از یاد و ذکر تو ، گرفتار طوفان حیرت می شم ... من تنها نذار ... منتظرت هستم ... خدایا به من زیستی عطا کن ، که در لحظه مرگ ، بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است ، حسرت نخورم .. و مردنی عطا کن ، که بر بیهودگی اش ، سودگوار نباشم . بگذار تا ان را من ، خود انتخاب کنم ، اما ان چنان که تو دوست داری
عبدلله امیری
|
|