خدای من ...
بی تو هیچ چیز ندارم ...
بدون همراهی تو هیچم ...
بعد گذشت این سالها از زندگی ام هنوز گرفتار و مبتلا هستم ...
چرا پایانی نداره این همه سرگردانی من ...
همیشه در حسرت اون لحظه های رویائی هستم ..
بدون عنایت و هدایت تو نمی توانم ...
تنها تو را در این سینه پر هیاهویم می خواهم ..
هر وقت بیادت هستم در آرامش هستم و احساس شور و شوق و شعف دارم ..
در هنگامه غفلت از یاد و ذکر تو ، گرفتار طوفان حیرت می شم ...
من تنها نذار ...
منتظرت هستم ...
خدایا به من زیستی عطا کن ،
که در لحظه مرگ ، بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است ، حسرت نخورم ..
و مردنی عطا کن ، که بر بیهودگی اش ، سودگوار نباشم .
بگذار تا ان را من ، خود انتخاب کنم ، اما ان چنان که تو دوست داری
عبدلله امیری